سلام
بنویس تا من بخوانم، بنویس از غریبه ای که سالهاست در دل من گم شده و راه خروج پیدا نمیکند.
از احساسی در من بنویس که نامش را کسی نمیداند، حتی صاحبش.
بنویس تا آشنا شوم با همه ی چیزهایی که میگویی و من نمیفهمم.
آشنایم کن با زیباترین جملاتی که تاکنون شنیده ام.
من غریبه ام با همه ی اینها که تو میشناسی و مینویسی و حس میکنی.
تو شاید
شاید، با من آشناتر از غریبه های سرگردان وجودمی.
آشنایم کن با همه ی غریبه ها
آشنایم کن با خودت و نوشته ها و گفته هایت
آخر من خود هنوز با تو غریبه ام.
:: بازدید از این مطلب : 1157
|
امتیاز مطلب : 218
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55